سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بر مردمان روزگارى آید که جز سخن چین را ارج ننهند ، و جز بدکار را خوش طبع نخوانند ، و جز با انصاف را ناتوان ندانند . در آن روزگار صدقه را تاوان به حساب آرند ، و بر پیوند با خویشاوند منّت گذارند ، و عبادت را وسیلت بزرگى فروختن بر مردم انگارند . در چنین هنگام کار حکمرانى با مشورت زنان بود ، و امیر بودن از آن کودکان و تدبیر با خواجگان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :5
کل بازدید :85396
تعداد کل یاداشته ها : 17
04/2/29
4:55 ص

اخ ، تف

این بار شعر من تب برفک گرفته است .

آنتن دوای قافیه هایم نمی شود.

این بار هم عفونت تکرار

 راه گلوی وزن مرا تنگ میکند.

من فحش می دهم به خودم یا به دیگری؟

قی میکنم هر آنچه کسی قی نکرده است.

حرفی که می زنم ، هرگز به ذهن حافظ و سعدی نیامده.

من افتخار می کنم ، یک حرف نو زدم !

تنها مهم تر از همه این است جان من!

حال این زمان  یبوست افراطی شما! – هر شاعری که فلسفه بلغور می کند-  

در ایستگاه پست مدرنیسم خواب رفته است.

اخ ، تف که حال مرا هم گرفته‏اید.

اخ تف که بال مرا هم شکسته‏اید...

 

شعر ازبرخی دوستان که سعی میکنند حر فی نو بزنند ولی به هر قیمت ( این شعر ادامه دارد)

 


88/3/10::: 3:25 ص
نظر()
  
  
<      1   2